خواهران ایمانیم! اگر یادتان باشد در انتهای بحث پیشین اشاره کرده بودم به اینکه مربی باید خودش متربی باشد چون (فاقد شیء لا یعطیه ) کسی که چیزی ندارد نمی تواند عطا کند.


عزیزانم! ما باید علم خودمان را به روز کنیم چون اگر بخواهیم در چهار چوب درسی که ارائه می دهیم بمانیم و مطالعه جانبی نداشته باشیم، با سوالاتی مواجه می شویم که نمی توانیم جواب بدهیم. البته قرار نیست همه سوالها را بتوانیم جواب بدهیم، ولی اگر هیچ سوالی را جواب ندهیم در نظر متربی زیاد جالب نیست.


گفتم مربی باید متربی باشد؛ یعنی باید حتما در هفته دوبار مربی بعنوان متربی در کلاسی که برایش مناسب حضور پیدا کند یا از طریق سی دی بحثی را گوش دهد یا از طریق دیدن فیلمی که در راستای کارش باشد، مثلا اگر مربی سیره است، در مورد زندگی صحابه فیلم نگاه کند.


با این کارعلاوه بر اینکه علمش زیاد میشود، میتواند از نقاط قوت مربیان بهره مند شود و در کارش موفقیتی کسب کند.


خواهران گرامی! موضوع دیگر این است که در بین خواهران از اینکه متربیِ خواهری دیگر باشند جا نیفتاده است و علاقه نشان نمی دهند.


چرا خواهران اعتماد به مربیان خواهر ندارند؟ چرا همدیگر را قبول ندارند ؟ چرا وقتی خواهری به عنوان مربی درسی را باید ارائه دهد، سایر خواهران (متربیان) با او همکاری نمی کنند؟ چرا در جلسه منظم حضور پیدا نمی کنند؟ چرا با ذره بین نقاط ضعف را می بینند؟ و متاسفانه بعضا دیده میشود که خواهران به نسبت ضعف خواهری مرتکب غیبت میشوند! از ماست که بر ماست!!


وقتی که ما نمی توانیم باهم تعامل کنیم و از پیشرفت و رشد همدیگر خوشحال نمی شویم و مرتب در پی ضعف یکدیگر هستیم، چطور انتظار داشته باشیم همراه با برادران در عرصه دعوت و تبلیغ گام برداریم؟


فکر نمی کنید همین اخلاقهای زنانه باعث شده راه رشد بر ما مسدود شود و نتوانیم هر ده سال یکبار به اندازه یک سال برادران رشد کنیم !
خواهرانم! خداوند در قرآن در بسیاری از مسائل  زنان و مردان را باهم (رجل ) خطاب می کند.
میدانید چرا؟ چون ما زنان هم نیازمند مردانگی مردان در افعال و اقوال مان هستیم.
مردانگی از این جهت که زیاد ریزبین و حساس واحساساتی نباشیم. چون برادران این مسائل را ندارند راحت با همدیگر ارتباط برقرار کنند و افعال واقوال همدیگررا موشکافی نمی کنند.
خواهرانم! بیایید در تامل با همدیگر رجل باشیم تا بتوانیم عرصه را بر خود و دیگر خواهران وسیع کنیم و از تنگ نظری و بدبینی و حسادت به دور باشیم.
عزیزانم! ما باید با افتخار و غرور در کلاس خواهرانمان حاضر شویم و مثبت نگر باشیم و اگر خواستیم نظر بدهیم ابتدا نقاط قوت را بگوئیم و تعریف کنیم تا روحیه خواهر مربی تقویت شود ودر نهایت بسیار حکیمانه به ضعف اشاره شود.
خواهران خوبم! برای کلاس خواهرانمان تبلیغ کنیم چون بعضا دیده شده که مثلا خواهری می گوید:


مربی من فلان خواهر است و اون یکی خواهر جواب می ده: ای بابا مگه اون چیزی بلده!!


عزیزانم! این کافیه برای آن فرد که به مربیش بی اعتماد شود.


خواهران خوبم! بعضی وقتها شاید کلاسی در حد مانباشد اما ممکن است حضور ما در آن کلاس باعث شود افرادی که در آن کلاس هستند با دیدن ما احساس کنند که جای خوبی آمده اند و اعتمادشان به مربی بیشتر شود. چه اشکال دارد با حضورمان در بعضی از کلاسها باعث اعتماد افراد به خواهرانمان شویم؟!


عزیزان ایمانیم! شاید اتفاق نیفتاده باشد که برای کلاسی که مربیش برادراست اهمیت قائل نشویم ولی چرا برای مربی خواهر این احترام را قایل نیستیم؟
خواهرانم! مربی موفق باید کلامش پر از لطف و مهربانی باشد؛ چه تبشیرش و چه انذارش.

مربی موفق کسی است که متربیانش را مثل اعضای خانواده اش دوست دارد و برای آنها دلسوزانه زحمت می کشد و منتی بر سر آنها نمی گذارد،مثل مادری که با مشقت زحمت می کشد و زمانی آرام می گیرد که فرزندانش را در آرامش ببیند حتی اگر از او تشکر نکنند.


بله خواهرانم، مربی باید دلسوز و دوستدار متربی باشد تا بتواند جایی در قلب او پیداکند و آن وقت است که همه تکالیف محوله برای متربی لذتبخش و قا بل اجرا میشود.

انشاالله ادامه دارد.